رایان-2/5/95

فرصت نشد که از دومین مغز بادام بنویسم........

خانه مان عطر بهشت گرفت دوباره و من باورم شد که فرشته ها می توانند پسر  هم باشند......

آمدنش چندان خوش نبود.....مادرکش.....دخترکم.....بسختی و دردناک رخت مادری پوشید.....

با دستان و صورتی کبود وناله های بی جان »مامان.......

ومن روضه ی علی اکبر بر لب......خدا می داند تا درد فروکش کند و بهوش بیاید چه بر ما گذشت.......

خدا خواست تا تولد پسرک تولد دوباره ی هدیه باشد.......


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.